Lilypie 3rd Birthday Ticker

۹ تیر ۱۳۸۶

مامانم: ماشین آتش نشانی اومد
من: ببو ببو ببو
مامانم: چی را می خواست خاموش کنه
من: آ تیش
مامانم: چه جوری خاموشش می کنه
من: ششششش- در حالیکه دستمو مثل ریختن آب می گیرم
مامانم: آتیش چی شد
من: چشمامو می بندم که یعنی خاموش شد

اگه یه کاری را یه بار با بابام کرده باشم اون را به اسم بابام می شناسم.مثلا میرم تو حموم میگم ددی.یعنی بابام حمومم کرده.غذا می خورم می گم ددی.یعنی بابام بهم چند روز پیش غذا داده!! اسم ددر میاد می گم ددی.یعنی بابام منو ددر میبره!خلاصه یه ددی ددی می کنم که نگو
از مبل میرم بالا .از دسته مبل میرم بالا. از روی دسته مبل میرم روی کانتر آشپز خانه.در بوفه شیشه ای را باز می کنم و شمع بر میدارم! هر کدوم از این کارها را هم که می کنم یه دور برای خودم دست میزنم!!هه
پیانو را با دودست و ریتمیک میزنم

پ.ن: مرسی خاله مینا جون از این همه سوغاتی

۳ تیر ۱۳۸۶

سلام. (فکر نکنین سلام کردن را یاد گرفتم همینجوری یه چیزی نوشتم. من فقط بلدم بای بای کنم.)هه
حتما به این وبلاگ بریم بازی سر بزنین که مامان من و مامان چند تا از دوستام بازی های خلاقی که با ما می کنند را توش می نویسند.یادتون نره ها
فتوبلاگم هم که مدتها بود بابام توش عکس نمی ذاشت داره هزار تا هزارتا عکس میذاره به اونجا هم سر بزنین
کماکان روزی هزار بار میگم مانا ددی
اتفاقاتی که برام میفته را تعریف می کنم مثلا می گم: ددی فوت ووووووو یعنی بابام هواپیمای منو باد کرد
یا ددی شششششش . یعنی رفتم حموم بابام منو شست
یا فوت دست . که یعنی یکی داستان تولد رایان کوچولو را برام تعریف کنه
همچنان بچه ها را خیلی دوست دارم و هر جا نی نی می بینم زود میرم پیشش و یا دنبالش راه می افتم. حالا می خواد توی پاساژ باشه یا خیابون فرقی نداره
بای بای

۲۹ خرداد ۱۳۸۶



این قضیه حرف زدن هم خیلی جالبه ها.یعنی آدم بتونه بعضی از کلماتو به مدل خودش تکرار کنه و بعدش همه بخندن و قوربون صدقه ام برن.این هم لیست کلماتی که تازگیها بیشتر استفاده می کنم:
ماما = ماما
مانا = ماما
ددی = بابا
ژی ژی = ژیلا مامان بزرگم
یه یه = همون ژیلا مامان بزرگم
دادا = دادا بابا بزرگم
با = پا
ده = دست
با = آب
اگه تا اینجا را خوندین حتما فکر کردین که من عربم.ولی اشتباه می کنین
هه جی = هویج
آ تیش = آتیش
لیز = لیز- از روی سرسره لیز می خورم
بوووو= ماشین - رانندگی – فرمان ماشین– توپ! – کشیدن نقاشیه چشم چشم دو ابرو- راه افتادن ماشین وقتی چراغ سبز میشه
ببو = آنش نشانی – آمبولانس – ماشین پلیس
بیا = بیا- که بیشتر اوقات فقط با حرکت آرام دست از کسی می خوام که پیشم بیاد
اینا= ایناها- اینجا – اونجا- این
بازی = بازی
یویو= جوجو
شیر = شیر
به به = خوراکی – غذا
خارپوف = خوابیدن
در = در
ده = ده
شیش = شش
تو تو چی چی = صدای قطار
شششش= صدای آب
صداهای انواع حیوانات اهلی و وحشی مثل ببعی .هاپو. پیشی. میمون. کانگورو. خوک. قورباغه. گاو.الاغ .گورخر. جغد .ببر. شیر.اسب. ماهی. خروس .جوجو. کلاغ .مار و خیلی چیز های دیگه را هم بلدم در بیارم و تازه اگه کسی صدای حیوونی را بهم یاد نداده باشه صداشو از خودم در میارم
وقتی فوت می کنم منظورم = تولد – شمع – داستان تولد رایان کوچولو
بع به = یعنی بعله توی بازی عمو زنجیر باف
دست توی دهن با مالش دندونام = مسواک
با دستم توی هوا دایره می کشم= دایره – چرخ – چیزی که می چرخه
به غیر از این کلمات بعضی کلمات آسان را هم اگه بهم بگن تکرار می کنم
این هم چسباندن عکس برگردون روی دیوار اتاق به شیوه خودم

۱۸ خرداد ۱۳۸۶

خیلی از کارهامو یادم میره که بنویسم.کارهای جدیدم هم که روز به روز بیشتر میشه
عاشق بازی الکم و دولکم- چرخ و فلکم هستم به شرطی که مامانم دور خونه را بدو و بچرخه و همین یه مصرع بازی را هم بخونه و من هم دنبالش بدوم و بچرخم.اما مامانم نباید اصلا خسته بشه و به لحظه هم نباید خستگیشو در کنه.حتی آب دهنشو نباید قورت بده. اگه مکث کنه اصلا خوشم نمیاد!!هه
اسب سواری می کنم!یعنی هر چیزی که گیر بیارم که شبیه اسب باشه سوارش میشم و پیتیکو می کنم.حالا می خواد پشت مامان و بابام باشه یا کوسن و بالش
خودم سوار ماشینم میشم و یک کم هم میرونمش- یعنی پا می زنم و جلو میرم.عاشق ماشین روندنم.آخ اگه میشد سوییچ مامانمو بر میداشتم و یه دوری می زدم.حیف که باید هفده سال دیگه صبر کنم
از روی نت پیانو می زنم.باورتون نمیشه؟ نشه! وقتی که پیانو میزنم به دفتر نت نگاه می کنم و می زنم.حتی یه بار صفحه اش را هم ورق زدم!هه
وقتی اسم ددر میاد ادای مامانمو در میارم که باید بره به صورتش کرمهاشو بزنه
توی خونه راه میرم و صدا میزنم مانا ددی
عقب عقب راه میرم و تازگیها یاد گرفته ام که برم روی اسباب بازیهام بایستم.مخصوصا وقتی با پاهام دکمه هاشونو می زنم و صداهاشونو در میارم خیلی کیف می کنم
از روی زمین هر آت و اشعالی که پیدا کنم میزارم توی دهنم.البته دلیلش اینه که چهار تا از دندونام با هم و نصفه نیمه در اومدن.دوتا آسیا و دوتا نیش همگی از پایین فکم
بدجوری سرما خوردم.کاشکی زودتر خوب خوب بشم

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]