۲۷ بهمن ۱۳۸۶
مامان بزرگ شایا را صدا میزنه: پسر گلم
شایا به مامان بزرگ: دختر گلم بیا
مامان بزرگ شایا را بوس میکنه
شایا به مامانش : مانا ، ژیلا بوسم کرد ، مزه داد
شایا با مامانش داره بازی میکنه
شایا: من بابا دونم ، تو مامان دون. پخخخخخخخ
شایا داره فوتبال نگاه میکنه
مانا: شایا چی داری نگاه میکنی
شایا: شوت بال
***
نقاشی هام خیلی پیشرفت کردن
این یک آدمه که سیبیل داره.البته سیبیلش بالای دماغشه.عینک هم زده

این هم یک کرگردنه

این یکی را مامانم کشیده، یک آقایی سوار گاو شده و من هم پاهای گاوه را با چوب کبریت گذاشتم.شمردنم خوبه.نه
شایا به مامان بزرگ: دختر گلم بیا
مامان بزرگ شایا را بوس میکنه
شایا به مامانش : مانا ، ژیلا بوسم کرد ، مزه داد
شایا با مامانش داره بازی میکنه
شایا: من بابا دونم ، تو مامان دون. پخخخخخخخ
شایا داره فوتبال نگاه میکنه
مانا: شایا چی داری نگاه میکنی
شایا: شوت بال
***
نقاشی هام خیلی پیشرفت کردن
این یک آدمه که سیبیل داره.البته سیبیلش بالای دماغشه.عینک هم زده

این هم یک کرگردنه

این یکی را مامانم کشیده، یک آقایی سوار گاو شده و من هم پاهای گاوه را با چوب کبریت گذاشتم.شمردنم خوبه.نه

ه
اشتراک در پستها [Atom]