Lilypie 3rd Birthday Ticker

۱۱ مرداد ۱۳۸۶

تا صدای آهنگ می شنوم شروع می کنم به پیانو زدن.مهم نیست که پیانو نزدیکه یا دور چون روی هوا پیانو می زنم.آهنگ تولد مبارک را هم با ریتم می خوانم: د د ده .اشتباه خوندین ببینین باید با ریتم تولد بخوانید.دوباره" د د ده د د ده" حالا شد.اولین بار این کار را وقت خواندن بازی" دست دست پا"کردم و متوجه شدم که دارم با ریتم آهنگ تولد می خوانم" د د با" از اون به بعد مدام می خونم"د د ده"و بعد فوت می کنم
ایمان کوچولو نی نی خاله نوژا و عمو حیدر هم به دنیا اومد.دایی بیژن که حالا 3 تا نوه داره و تجربه اش زیاده ، معتقده که من در یک رشته هنری پیشرفت می کنم . حالا ببینیم چی پیش میاد
این هفته مهمونی بازی زیاد داشتیم.خاله مینا و دایی بیژن که اومدن با یک عالمه سوغاتی.دوستام را هم زیاد دیدم.سینا و مازیار و سامیار که با همشون رفتیم اینور و اون ور و کلی بازی کردیم
برای اولین بار یک عروسی رفتم و خود عروس یهم گفت که من مهمون ویژه عروسی هستم و بدون من مهمونی بهشون خوش نمی گذشت.مرسی خاله مونا که منو مهمون ویژه عروسیتون کردین
بهمین مناسبت باد گرفتم که بگم "ا او" بعنی عروس.البته اسم آقا رئوف سرایدارمون را هم همین جوری می گم! یاد گرفتم "جو جو " هاپو خاله مینا چه جوری جیش می کنه! یه پاشو بالا میگیره و من هم اداشو درمیارم

نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]